این شعر نخستین بار در کتاب “معتادان امید” چاپ شده است
تاریخ دو بار تکرار می شود: بار اول به
شکل تراژدی باردوم به طور مسخره[1]
الف: مغاک
در رستخيز ملى
كف زنان فرياد بر آورديم: “دوباره – دوباره”
در انهدام آرمان
از پيمانهای نوين سخن رانديم
در بنبست مهيب سياسى
در بازداشتگاه باور پر افاده
در خفاى تكرار
“چپ” با نفسهای گرد آلود
با شعار پيروزى محتوم خود
روز سر بلند ديگرى را سر آورد
و “راست” در افق خونين خويش
پايكوبان
در رقص جهانى شدن گل عرعر
گرم تربيتِ نژاد برترِ زالوها
براى “بهاران”[2] ناهنگام،
گَرد گَردان
با سكسكه مستانه
سينه سپر
به سخن پرداخت:
اينك زمينِ مسطح[3] – پايانِ ارتفاعات
اينك اتمامِ ستيز و تضاد
انتهاى تاريخ [4]
اینک سلطه ابدى!
ما در افسون زيستيم
خطر نكرديم
فاتح هيچ قلهای نبودهايم
كه به وحشت
در اعماق سقوط نظر اندازيم
تاريخ ما
پا نوشت مستكبران زمين و زمان شد
شعر ما
هذيان سياه عشق بود و اميد
عشق ما
درنگى كوتاه در رؤياى پوك گذشته بود
و اميد ما
دخيلِ قمارى بزرگ شد
…و در انجام
به وعده فرزندان بيگانة خود بسنده كرد
افسوس افسوس
در قلبهای بیرمق ما تا دم مرگ طنين انداخت
***
ب: حرف تو حرف
– بيمارىهای مقاربتىِ فرهنگى –
كشف حجاب!
كراوات، كلاه پهلوى اجباری!
افكار بیرنگ
مردمانِ پر زِ رنگ، پر نفاق
خود بيش بين ولى بیافتخار
رهبرانِ خود كم بين اما پر افتخار
اتحاد ملى:
توهين، “لطيفههاى” اقليتى
فساد مشتركِ مالى- اخلاقى
كشفِ كراوات!
حجابِ مجدد!
سرمايه دارىِ صيغهاى
سوسياليزمِ دل بخواهى
آخرين كيش پرستان تاريخ
فرزندان خشن خشونت
مجاهلینِ خلقی
نه جمهورى، نه شاهى
حكومت زناشويى!
التماس های خائنانه
رشوههای آخر ِعمری
به چاقوکشانِ دمکراسی
در تبعید ارتشِ پوشالى
پىِ پادگان، تدبير، مستمری
همهمه جوانان
تمناى سلولى آفرينش، آزادى
كارگر سخت كوش
پى دانه برتر
سيمان امن تر
روشنفكرِ شهرهای وحشى
در ثناى چپر
كراوات مقاومت!
كشف حجاب مجدد!
جملات بیاعتقاد
كلمات بیسواد
تودهای اكنون ليبرال
همچنان مدافع غارت، استعمار، بهره برى
حاشا: “شيوه توليد آسيايى”[7]
مركز مطالعات ايرانى
دلالان ميراث فرهنگى
استادان نيم وقت
تحقيقات نيم بند
پير شاعر آلمان [8]
در پاس ايران
“پاسبانان شاعر”[9] اما
همه لال همه كر
هزاران مردودى در “دوبى”، “لارناكا”[10]
وكلاى مهاجر در كانادا
تفریح در “گوآ”[11]
سفره صدقه، استخاره، افتخار
نسل دوم سعى در باور حافظ
طبيب امراض تناسلى
در باز خوانى عرفان، فردوسى
جامعه مهندسين متخصصين
شيفته هفت شين، هفت سين
برگزارى با شكوه نوروز، سده
ملكه زيبايى ایرانی، شب چله
اعاده حيثيت با رژه
در ژنو ، وین، منهتن
روشنفكر، شاعر، شعر كهنه، شعر نو
معتادان اميد
عصر نو
بخشندگان قولهای تو خالى
آيندة عالى
رومانتيزم فئودالى
بى خبر از سيمرغِ بیجفت
تخمِ اخته
نقدينه بجاى نقد
بحثهای مد روزی
چرتكههای دانشگاهى
سود يا زيانِ كدام بيشتر
اسكندر لنگ يا تيمور مقدونى؟!
رضاى فرارى يا محمد رضاى فرارى
نسبتأ شعور و شهامت كدام كمتر؟
شاهنامه بیقهرمان
شاه دو بار معزول
مضحك به جاى كمدى
تخم سرگردان در پاريس واشنگتن
دنبال تريبيون
جرايدِ خارجى!
دوستىِ خاله بیبىسى
اشكِ اسرائيل
تلویزيونِ پارس پارس
اخبارِ فرسايشى
انقلابِ مشروطه
مجلسْ ميدانِ اعدام، توپخانه
ردِ استبدادِ شرطى
جنگِ ديگران
تجاوز به ايران
تقسيمِ خوزستان آذرآبادگان
قحطىِ نان
انرژى نفتى
محاصرة اقتصادى
سازمان ملل
نطقِ مصدق
تحريمِ نفت، سرمايه
كودتاى انگليسى- آمريكايى
مراحم آريامهرى
بخشش بحرين بینظر خواهى
قراردادهاى قلابىِ نفتى
صدور سرماية ملى
نظر بازىهای آيزنهاور، چرچيل
در كاخ “گلستان”
حينِ صرفِ “تركمن چاى”
ايران “جزيره ثبات”[12]
دادگاههای ارتشى
شكنجة اُدبا
تهديد سياهكل
اعدامهاى جمعى
قتلِ آمال انديشه
قتل آدم – رهبر
ماهى سياه كوچولو
كنارِ “گلِ سنگ” ابتهاج [13]
بى سايه بیآفتاب
غرقِ عشقِ ارس
انرژى هستهاى
محاصره اقتصادى
سازمان ملل
صحبت های ظریفانه
تحريمِ نفت سرمايه
جنگِ تحميلى
حمله به هواپيماى مسافربرى
قتل دانشمند در خيابان
قتل آدم – رهبر
– مُصراً حقوق بشر!
ديكتههای قدرت
سايه آمريكا در خليج در فضا
عقدههای ناپلئونى
رجزهای تكرارى
اينبار اولان، ساركوزى
قراردادها زير چكمههای”پوتين”
بازگشت شاه
ممنوعيت احزاب، انديشه
رد استبداد شرطى
مصدق در زندان
واكنشِ ملّى
نه انتحار جمعى
نه خودسوزى تبتى
تشكيل “حزب خران”[14]
پوزخند شب جمعه به ضعفا، زنان
“توفيقِ”[15] اميالِ جنسى مردان
استمرارِ استبدادِ اعصار
ترانههای تكرارى
“دايى قزى” محكوم به رقص ابدى[16]
سكينة بیخون
بهبودفِ تازه شكفته
الهه دلكش بنان
مسخ در صد صداى ديگر
خاك پاك،
یاد يار ،
عشق بی تن، روحانی
خرافات ادبى
فال بينِ خوش بين
شب شعرِ عقيم
فارسىِ زمخت سه رگه
شاعر ما
در جستجوى حقيقت معنى
در تفالههای طبيعتِ مستأصل – مريض
فاجعه
نازل نمىشود
فاجعه نطفه ميبندد
در دل فقر
در دل جهل
و زاده ميشود در بطن يأس.
[1]. بازی مارکس با گفته هگل که: گاهی تاریخ دو بار تکرار میشود.
.[2] نمیدانم چرا انقلابات خونین مردم برای رهایی از شر استبداد را با مفاهیم رومانتیک فصول و رنگها نام مینهند.
[3]. اشاره به نوشتة توماس فریدمن در “زمين مسطح است”. (The World is Flat)٢٠٠٥
[4]. اشاره به نوشتة فرانسيس فوكوياما در “پايان تاريخ”،
(The End of History and the Last Man) ١٩٩٢
[5]. John R. Bolton مشاور امنیت ملی آمریکا در کاخ سفید دونالد ترامپ است که در تاریخ نهم آوریل 2018 به این سمت بر گزیده شد. وی صاحب نظر و از جناح جنگطلب و سلطه گر حزب جمهوری خواهان است.
[6]. Rudy Giuliani شهردار شهر نیویورک از سال 1994-2001 از حزب جمهوری خواهان بود. وی نیز نظرات افراطی دارد. او در سال 2018 به سمت وکیل مدافع رئیسجمهور آمریکا گزیده شد.
هر دو این افراد با دریافت وجوه هنگفتی در هم آییهای مجاهدین خلق ایران سخنرانی کردهاند.
[7]. اشاره به تداوم قبول بینقد نظريه اقتصادى سیاسی “شيوه توليد آسيايى” ماركس میباشد. اين نظريه دلیل استبداد فرهنگی و طولانی کشورهای جهان سوم مانند چین و هند در زمان وی را، در اقتصاد ایستای آنها می بیند. که ادعا دارد با ورود امپریالیسم و عملکرد استعمار در این کشورها این اقتصاد ها در هم شکسته و شرایط پیشرفت سیاسی آن کشورها مهیا خواهد شد.
[8]. شاعر نويسنده و هنرمند آلمانى، گونتر گراس كه جايزه نوبل ادبيات سال ١٩٩٩ را به خود اختصاص داد، در شعرى كه در سال ٢٠١٢ منتشر كرد، جنگطلبى اسرائيل عليه ايران و پشتيبانى غرب را از اسرائيل شديدا محكوم و نقد كرد
[9]. اشاره به این مضمون ابتکاری در شعر اهل كاشانم، سهراب سپهرى
[10]. دو شهر اصلى كه سفارت آمريكا زمانی به صدور ويزاى ايرانيان تخصيص داده بود
[11]. شهر تفريحى ارزان قيمت تازه كشف ايرانيان در غرب هند
[12]. گفته معروف کارتر در آخرین همنشینی وی با شاه فقط چند ماه قبل از انقلاب اسلامی.
[13]. اشاره به نوشتار صمد بهرنگی و بیانی زیبادر شعرى از شاعر بزرگ هوشنگ ابتهاج
[14] . حزب مجازی که در سال1342 توسط نشریه توفیق تشکیل شد.
[15] . نشریه ای فکاهی-تمسخری
[16] . اشاره به آهنگ ترکی سکینه دایی قزی