Oh, bitter irony… Reading Lolita in Tehran, Watching Zone of Interest in Palestine, Riding Underground Railroad, Flooding underground tunnels, Children’s graveyards in Canada, Gaza without … Read More ›
Category: Poetry
مفهوم ریشه در دو شعر “گَونِ” کدکنی و ً”ضیافتِ” شاملو شاید یکی از محبوب ترین و معروفت ترین شعر ها از اشعار معاصر، شعر “گَوَن” … Read More ›
«به کجا چنین شتابان؟»گَوَن از نسیم پرسید«دلِ من گرفته زینجاهوس سفر نداریز غبار این بیابان؟»«همه آرزویم، اماچه کنم که بسته پایم…»«به کجا چنین شتابان؟»«به هر … Read More ›
احمد شاملو حماسهی جنگلهای سیاهکل راوی اما تنها یکی خنجرِ کج بر سفرهی سوردر دیسِ بزرگِ بَدَلْچینی. میزبان سرورانِ من! سرورانِ من! جداً بیتعارف! … Read More ›
این شعر نخستین بار در کتاب “معتادان امید” چاپ شده است تاریخ دو بار تکرار می شود: بار اول به شکل تراژدی باردوم به طور … Read More ›
متولد قرن بیستم یا بعدی فرزندانِ بحرانِ همیشگی تلخ یا شیرین، ما درون حادثه زیستیم در شوقِ بی حدِ رهایی در التهابِ معصومِ خانۀ تیمی … Read More ›
For My Friend Berne Smith The Night Look at a frozen tree in winter’s night or a purple face of a flower you’ve seen in … Read More ›
Zarathustra …I carried my own ashes to the mountains; I invented a brighter flame for myself… Nietzsche; Thus Spoke Zarathustra From desperate lands Overlords reign … Read More ›
بدرود مهربانم درهمه درود ها بدرود، بی رحمانه پرسه می زند می دانستم که هر چه ریشهٔ درود عمیق تر دَوَد بدرود بیشتر دل را … Read More ›
“At last, we all die with a lie” I heard someone say Rotting to dust in the dark dungeons of nostalgia; nothing left of my … Read More ›